"فرهنگ؛ استراتژی را در صبحانه میبلعد" عبارتی پر محتوی که اولین بار توسط پیتر دراکر؛ بنیانگذار مدیریت نوین دنیا مطرح شده است و اهمیت موضوع فرهنگ را بیان مینماید. عامل مهمی که اغلب مدیران عامل بدان توجه نکرده و تاکیدی بر بازآفرینی آن نداشته ولی باعث شده است؛ بارها شکست و عدم موفقیت برنامههای تحول سازمانی و عدم تحقق استراتژیها، تجربه شود. تغییر فرهنگ سازمانی بسیار سختتر و پیچیدهتر از برنامهها و استراتژی تحول سازمانی میباشد و تا بستر فرهنگی مناسب فراهم نشود این مهم محقق نخواهد شد. چند سالی است که کسب و کارها درگیر دو چالش بنیادین پایداری و تحول دیجیتال شدهاند؛ بطوریکه نه تنها کسب و کارها بلکه کشورها را نیز تحت تاثیر خود قرارداده و مشکلات بزرگی را برای کل دنیا همراه داشته است. چالش اول موضوع پایداری میباشد که سازمانها نیازمند توجه به موضوعات اجتماعی و زیستمحیطی علاوه بر موضوع اقتصادی میباشند و قطعا ایجاد و توسعه فرهنگ پایداری مناسب برای تحقق الزامات پایداری سازمانی بسیار اهمیت دارد. چالش دوم، مرتبط با تحولات عصر دیجیتال میباشد؛ که همه روزه کسب و کارها شاهد خلق و بکارگیری فناوریهای نوین دیجیتال در تمامی حوزههای مختلف سازمانی میباشند. این موضوع پس از فراگیری بیماری COVID-19 شتاب بسیار زیادی گرفت و به همین دلیل کسب و کارهایی که نتوانستند خود را مطابق با شرایط جدید انطباق دهند دچار مشکل شده و حتی از بین رفتهاند. مقاومت در برابر تحول سازمانی مهمترین چالش بوده که ریشه آن در فرهنگ سازمانی بوده است. سازمانهایی که نتوانستند فرهنگ خود را متناسب با شرایط جدید بازآفرینی و توسعه دهند نتوانستند پیشگیرانه عمل نموده به همین دلیل رفته رفته بیمار شده و چون به موقع هم درمان نشدند، مجبور به جراحی میشوند.
طی یک قرن گذشته مصرفگرایی بیش از حد در جهان، باعث حرکت سریع به سمت نابودی محیطزیست و منابع کره زمین شده است. منابع طبیعی محدود بوده و رشد افزایش جمعیت جهان سریع پیش رفته و در کنار توسعه اقتصادی و فعالیتهای تجاری در عصر صنعت؛ منجر به پیامدهای زیانباری برای حوزههای محیطزیستی و اجتماعی شده است. مباحث مهمی همچون مصرف انرژی، افزایش آلودگیها، سرعت تغییرات اقلیمی، تشدید خشکسالی، تداوم کمآبی، شدت فرونشست زمین، اهمیت امنیت غذایی، ازیاد فقر، فاصله تبعیض، سونامی مهاجرت و ... از مهمترین چالشهای حوزه پایداری در دنیا میباشد. این چالشها علاوه بر کشورها بر سازمانها هم تاثیر بسیاری گذاشته و پایداری اقتصادی آنها را با ابهام روبرو کرده است. تحقیقات نشان میدهند که توسعه فرهنگ پایداری یکی از مهمترین عوامل موفقیت سازمانها در بلند مدت میباشد. فرهنگ پایداری را این گونه تعریف کردهاند: فرهنگی که در آن افراد از چالشهای اصلی زیستمحیطی و اجتماعی آگاه بوده و به شیوههای مناسب رفتار کرده و متعهد به سبک زندگی پایدار هم برای حال و هم برای آینده بوده؛ بطوریکه از منابع طبیعی موجود به نحوی استفاده نموده که زندگی نسلهای آینده با خطر روبرو نشود. به همین دلیل رهبران سازمانها بطور جدی تشخیص دادهاند که موضوع پایداری برای آینده کسب و کار آنها بسیار حیاتی بوده و استراتژیهای خود را مطابق با الزامات پایداری بازنگری مینمایند. اما برای اینکه استراتژیهای خوب طراحی شده در صبحانه بلعیده نشود نیازمند توسعه فرهنگ پایداری میباشند.
از طرفی دیگر ما در جهانی پویا زندگی میکنیم که به طور مداوم و به سرعت در حال تغییر است. فراگیر بودن تحولات دیجیتال تجربه بشری را دگرگون کرده است. تأثیر فناوریهای دیجیتال فعلی بر زندگی افراد و جوامع مشهود است و حتی ادعا میشود که بیسابقه است. در طول سه دهه گذشته، همگرایی فناوری ارتباطات تکامل یافته و شکوفا شده است. اینترنت، شبکه جهانی وب و ارتباطات سیار به عناصری ذاتی در جامعه امروزی و زندگی هر یک از اعضای آن تبدیل شده است. تجربیات زندگی روزمره ما در واقعیت جدیدی غوطهور شده است، که به طور قابل توجهی با واقعیتهای معمولی که مردم هزاران سال در آن زندگی کردهاند، متفاوت است. کسب و کارها عمدتاً به نقش مستمر و تأثیرگذار نوآوریهای دیجیتال برای دستیابی به عملکرد برتر تاکید دارند. مفهوم نوآوری دیجیتال اغلب به عنوان ارائه دهنده راههای جدید برای انجام فعالیتهای اقتصادی با استفاده از اینترنت و فناوریهای دیجیتال شناخته میشود. فناوریهای تحول دیجیتال شامل کلان داده[1]، اینترنت اشیا[2]، رایانش ابری[3]، واقعیت افزوده و مجازی[4]، هوش مصنوعی[5] و سیستمهای فیزیکی سایبری[6] به عنوان یک فرصت مناسب برای پایداری و یا یک تهدید برای نابودی کسب و کارها بوده، اگر سازمانها بتوانند یا نتوانند فرهنگ مناسب با آنرا ایجاد و توسعه دهند. ارائه محصولات و خدمات مناسب با هدف پایداری کسب و کار علاوه بر نیاز به فرهنگ مناسب آن در حوزه پایداری نیازمند فرهنگ متناسب با عصر تحول دیجیتال نیز میباشد. اینکه چگونه از فناوریهای تحول دیجیتال بطور موثر و نه مخرب در راستای پایداری کسب و کار استفاده بهینه و مطلوب شود. فناوریهای تحول دیجیتال بخش "سخت" تحول دیجیتال بوده؛ که اگرچه مهم هستند ولی توجه به فرهنگ سازمانی که بخش "نرم" آن بوده؛ بسیار مهمتر از بخش اول میباشد. به همین دلیل سازمانها برای استفاده مطلوب و مناسب از فناوریهای دیجیتال نیازمند فرهنگ متناسب با عصر دیجیتال میباشند. فرهنگ سازمانی دیجیتال، همانطور که توسط برخی نویسندگان تعریف شده است، مجموعهای از مفروضات مشترک و درک کلی در مورد شیوههای سازمانی در حوزه دیجیتال را نشان میدهد. فرهنگ سازمانی دیجیتال به بخشی جدایی ناپذیر برای سازمانها در عصر جدید تبدیل شده است. محققان پیشنهاد میکنند که سازمانها برای تحول در عصر دیجیتال نیازمند توانایی و قابلیتهای جدید دیجیتالی در یک سازمان بوده و فرهنگ سازمانی مناسب، بسترساز این دگرگونی بوده و ادغام فناوریهای دیجیتالی و بهرهبرداری مناسب از آنها را فراهم میسازد.
بنابراین فرهنگ بزرگترین مانع در برابر تحول مبتنی بر پایداری دیجیتال است. کارکنان و مدیران سازمان بطور عادی در برابر تغییرات جدید مقاومت میکنند؛ چرا که رفتارهای فعلی خود مبتنی بر چارچوب ذهنی قدیمی را عامل موفقیت خود در گذشته میپندارند و برنامهها، استراتژیها و استانداردهای جدید را پرریسک قلمداد میکنند و در اغلب موارد، مدیران عامل سازمان نیز اهمیت عامل "فرهنگ" که میتواند استراتژی را در صبحانه ببلعد را نادیده میگیرند. با توجه به چالشهای جدید، به نظر میرسد مدیران عامل نیازمند برنامه بهبودی مناسب برای توسعه فرهنگ سازمانی با هدف پایداری سازمانی و همچنین بکارگیری بهینه و مطلوب فناوریهای تحول دیجیتال در سازمان میباشند. هدف نهایی سازمان؛ دوام و پایداری با تاکید بر حفظ محیط زیست و کمک به جامعه بوده که در نهایت منجربه تحقق پایداری اقتصادی میشود؛ و در این مسیر بکارگیری مطلوب فناوریهای دیجیتال میتواند این فرایند را تسریع نماید، به شرط اینکه فرهنگ سازمانی مبتنی بر پایداری دیجیتال را توسعه دهند.
دکتر محمد کارگر شورکی
معاون سرمایه انسانی هلدینگ آذین خودرو
و اجرایی مرکز پایداری کسب و کار دانشگاه تهران
1. Big Data
2. Internet of Things
3. Cloud
4. Augmented and Virtual Reality
5. Artificial Intelligence
6. Cyber Physical System
وبسایت | اینستاگرام | واتساَپ | تلگرام | آپارات | یوتیوب | احمد فرهادی