ریسک‌گریزی در صنعت خودرو: عامل عقب‌ماندگی راهبردی

 

وقتی تصمیم‌گیران صنعت با این واقعیت روبه‌رو شوند که "هزینه‌های تغییر به‌طور تصاعدی افزایش می‌یابد، در حالی که رشد درآمد متوقف شده است"، پرسش اساسی این خواهد بود: مسیر کم‌ریسک‌تر برای پیشروی کدام است؟ این همان پرسش راهبردی است که تحولات سریع و پیش‌بینی‌ناپذیر فناوری، سیاست و بازار، صنعت خودرو را در برابر آن قرار داده است. در چنین شرایطی، مدیریت این صنعت باید مشخص سازد چه سطحی از ریسک‌پذیری می‌تواند به‌عنوان شرط ضروری بقا و رشد پذیرفته شود. ریسک، که در گذشته عمدتاً تهدیدی برای ثبات سازمان تلقی می‌شد، امروز به‌مثابه موتور نوآوری و عامل اصلی خلق ارزش بازتعریف می‌شود. با این حال، رویکردی بی‌محابا و بدون مطالعه نسبت به ریسک می‌تواند حتی کهنه‌کارترین بازیگران را به‌سوی بحران سوق دهد.

پژوهش اخیر شرکت PwC آلمان نشان می‌دهد که بازتعریف بنیادی مفهوم ریسک در صنعت خودروسازی آلمان ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. اجتناب صرف از ریسک دیگر به معنای ایمنی نیست، بلکه خود به معنای عقب‌ماندگی راهبردی است. در شرایطی که صنعت در حال تجربه بزرگ‌ترین دگرگونی ساختاری سه دهه اخیر است ( با محوریت برقی‌سازی، دیجیتالی‌شدن و رقابت زیست‌بومی با چین) شکاف میان بازیگران پیشرو و منفعل به‌سرعت رو به گسترش است. مدیران کسب و کار در زنجیره  تامین که از بازآفرینی جایگاه راهبردی خود غفلت ورزند، نه‌تنها سهم بازار، که قدرت چانه‌زنی راهبردی خود را نیز از دست خواهند داد.

در این بستر، تصمیماتی همچون بازآرایی سبد محصولات، بازتنظیم توازن منطقه‌ای و سرمایه‌گذاری در قابلیت‌های نرم‌افزاری و ذخیره‌سازی انرژی، دیگر انتخابی اختیاری نیست، بلکه ضرورتی سیاستی است. نادیده گرفتن این الزامات، شرکت‌ها را در معرض وضعیت "رکود تورمی تحول" قرار می‌دهد؛ وضعیتی که در آن هزینه‌های تغییر با سرعت افزایش می‌یابد، در حالی که رشد درآمد متوقف می‌شود.

تاب‌آوری صنعت در این شرایط نه از رهگذر کاهش تدریجی هزینه‌ها، بلکه از طریق استقرار مدل‌های ریسک پذیری حاصل می‌شود که سرمایه‌گذاری فناورانه را با دسترسی مالی و جایگاه‌یابی اکوسیستمی پیوند می‌زنند. تجربه بازتنظیم گسترده صنعت در میانه دهه ۱۹۹۰، که به ادغام‌های کلان و ظهور "تأمین‌کنندگان سیستمی" انجامید، ثابت کرد که نوسازی جسورانه مدل‌های کسب‌وکار می‌تواند تهدید را به مزیت پایدار تبدیل کند.

با وجود این، شرایط امروز پیچیده‌تر از گذشته است. رکود تقاضای جهانی و کاهش حاشیه سود، در حالی که خودروسازان اروپایی سهم بازار خود را از دست می‌دهند و فشار ناشی از قیمت‌گذاری را بر دوش تأمین‌کنندگان می‌گذارند، زمینه را برای صعود سریع‌تر بازیگران چینی فراهم کرده است. چینی ها با چابکی در انطباق با زیست‌بوم خودروهای برقی و همکاری نزدیک با خودروسازان، جایگاه خود را در سلسله‌مراتب رقابت جهانی ارتقا داده اند. و البته خود چینی ها هم از ریسک مازاد ظرفیت تولید و درون فرسایی (رقابت بی رحم داخلی) رنج می برند.

 

خلق ارزش، مهمترین محور بازآرایی برای تحول
پیشنهاد سیاستی PwC برای خودروسازان اروپایی بر پایه طراحی معماری نوینی برای خلق ارزش بنا شده است؛ معماری‌ای که بر سه رکن سرعت، نوآوری ماژولار و مقیاس‌پذیری استوار است و از طریق تصمیم‌گیری‌های هدفمند در چارچوب "ساخت، مشارکت یا خرید" تحقق می‌یابد. این رویکرد متکی بر تفکر پلتفرمی در سخت‌افزار، نرم‌افزار و خدمات چرخه عمر محصول است. در همین راستا، سه اولویت کلیدی برای تحول با وجود درجه ای از ریسک قابل توجه برای خودروسازان اروپایی را شرکت PWc ترسیم کرده:

  • همراه با موج نوآوری: تمرکز بر تحقیق و توسعه ماژول‌های متمایز و نرم‌افزاری متصل به حوزه‌های ارزش‌آفرین نوین مانند باتری، الکترونیک قدرت و خدمات چرخه عمر محصول، همراه با خروج هدفمند از بازار محصولات کم‌ارزش. 
  • بازیابی سرعت و انعطاف‌پذیری: بازطراحی نظام‌های عملیاتی برای پشتیبانی از چرخه‌های عرضه کوتاه‌تر، تقویت همکاری چابک با خودروسازان و بهره‌گیری از تولید قراردادی کم‌سرمایه.
  • توازن مجدد زنجیره ارزش: بازمهندسی سیاست‌های تأمین و ردپای منطقه‌ای برای انطباق با شرایط متحول تقاضا و مقررات، همراه با نهادینه‌سازی سازوکارهای همکاری مبتنی بر داده، ریسک و منافع.

مسیر آینده صنعت خودرو از پیش تعیین‌شده نیست؛ همین امر ضرورت جسارت در مواجهه با ریسک را دوچندان می‌سازد. برداشت از ریسک ممکن است در جغرافیاهای مختلف متفاوت باشد، اما اصل مشترک این است که مدیریت فعالانه ریسک و خروج از منطقه امن ( از محوریت سخت افزار)، شرط حفظ رقابت‌پذیری است. بنگاه‌هایی که نظام‌های عملیاتی خود را بر پایه چابکی و مقیاس‌پذیری بازطراحی کنند، فرصت بازتعریف جایگاه استراتژیک جهانی خود را خواهند داشت. در مقابل، تداوم اجتناب تدافعی از ریسک، تنها به تعمیق شکاف استراتژیک منجر خواهد شد.

در نهایت، اتخاذ هرگونه ریسک کلانی در صنعت خودرو باید با در نظر گرفتن ریسک‌های کلان دیگر (اقتصادی و ژئوپلیتیک) همراه باشد، چراکه همپوشانی عدم‌قطعیت‌های بازار و سیاست می‌تواند تهدیدها را تشدید کند. امروز، تهدید اصلی برای تمام خودروسازان، نه در ذات ریسک، بلکه در انفعال در برابر آن قرار دارد. بدین‌سان در صنعت خودروسازی معاصر، خطرناک‌ترین سناریو نه اتخاذ تصمیمات پرریسک، بلکه فرار از ریسک است.

احمد فرهادی

 

وب‌سایت  |  اینستاگرام  |  واتس‌اَپ  |  تلگرام  |  آپارات  |  یوتیوب  |  احمد فرهادی

۰
از ۵
۰ مشارکت کننده