
مشکل اقتصاد ایران را نمیتوان صرفاً در چارچوب علم اقتصاد حلوفصل کرد، نه به این دلیل که نظریههای اقتصادی ناکافیاند، بلکه به این دلیل که موانع اصلی در سطحی پیشااقتصادی قرار دارند. علم اقتصاد بر فرض وجود نهادهای پایدار، قواعد قابل پیشبینی، حقوق مالکیت شفاف، امکان محاسبه عقلانی و افق تصمیمگیری بلندمدت بنا شده است. در غیاب این پیشفرضها، ابزارهای اقتصادی کارکرد خود را از دست میدهند.
مسئله محوری اقتصاد ایران نه کمبود سیاستهای درست، بلکه ناتوانی ساختاری در امکانپذیر شدن سیاستهاست. این ناتوانی ریشه در شبکهای از پیشفرضهای مسلط دارد که حوزه اقتصاد را نه بهعنوان یک نظام خودسامان، بلکه بهمثابه ابزاری سیاسی، امنیتی یا ایدئولوژیک میفهمد. در چنین وضعیتی، قیمتها حامل اطلاعات نیستند، بازارها سیگنال نمیدهند و تصمیمگیری اقتصادی جای خود را به مداخلات موردی و واکنشی میدهد.
از این رو، راهحل اقتصاد ایران بیرون از خود اقتصاد قرار دارد: در بازنگری بنیادین پیشفرضها درباره دولت، قدرت، جامعه، مالکیت، آینده و عدمقطعیت. تا زمانی که این لایه پیشااقتصادی دگرگون نشود، هر نسخه اقتصادی ـ اعم از بازارگرا یا مداخلهگرا ـ یا اجرا نمیشود یا به ضد خود تبدیل میگردد. بنابراین، مسئله اقتصاد ایران پیش از آنکه فنی باشد، در حوزه تحول است؛ و بنابراین حل آن مستلزم تحول در چارچوب فهم حاکمیت از جهان و عملکرد اقتصاد دارد ، نه صرفاً اصلاح سیاستهای اقتصادی.
مرتضی ایمانی راد
وبسایت | اینستاگرام | واتساَپ | تلگرام | آپارات | یوتیوب | احمد فرهادی


















