راه خودروسازی یعنی استفاده حداکثری از ظرفیتها؛ یعنی تحقیقات و نوآوری؛ یعنی تعامل با دنیا؛ یعنی داد و ستد جهانی؛ یعنی صادرات؛ یعنی واردات؛ یعنی مدیریت خردورزانه؛
یعنی ملی فکر کردن و بینالمللی عمل کردن؛ یعنی خودرو «ساز» شدن!
اما چرا «ساز» خودروسازان؛ کوک نیست؟ به نظرم نباید پاسخ در تفاوتهای تکنولوژیکی و سطوح مختلف آن دید؛ امروزه دیگر علم و تکنولوژی در حریم مرزهای جغرافیایی ملی باقی نمیماند و به جز موارد معدودی؛ علم و تکنولوژی جهانی شده است! دستاوردهای شرکتهای دانشبنیان ایرانی در حوزههای مختلف نظیر: فناوریهای پزشکی، دارو و درمان، فناوریهای زیستی، سلولهای بنیادی، فناوریهای نرم و خلاق، فناوریهای فضایی، حمل و نقل پیشرفته، اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی، لیزر و فوتونیک، علوم و فناوریهای اعصاب و شناختی، آب و محیط زیست، گیاهان دارویی، نانو فناوری و ... خود گواهی است بر این مدعا.
پس موضوع چیست؟ یکی از مهمترین مقدمات «خودورساز شدن» موضوع تحقیقات و نوآوری در این صنعت است. در شرکتی مانند «رنو» 120 هزار نفر مشغول به کار هستند؛ حدود یک دهم این نیروها در «تکنوسنتر» رنو کار میکنند! یعنی چیزی حدود 12 هزار نفر! این افراد با ملیتهای متفاوت؛ رنگ پوستهای متفاوت ؛ اندیشههای و دینهای متفاوت همگی زیر یک سقف جمع شدهاند تا محصولاتی برای انسانها طراحی کنند که رفاهشان را بیشتر و رنجشان را کمتر سازد. متاسفانه در اقلیم صنعت خودروی ایران شاهد فقر شدید مراکز «تحقیقات و نوآوری» هستیم؛ هم از نظر تعداد کارکنان و هم از نظر میزان بودجه اختصاص یافته! اگر کارکنان صنعت خودروی ایران را چیزی حدود 100 هزار نفر در نظر بگیریم؛ لازم است چیزی حدود 10 هزار نفر در بخش تحقیقات و نوآوری این صنعت مشغول به کار باشند! در حالی که امروزه این رقم به زحمت مرز هزار نفر برسد!
«خودروسازی» یعنی: ایجاد بستری برای مکش اندیشهها و ایدهها نوین!
«خودروسازی» یعنی: به کار بستن خلاقیت!
«خودروسازی» یعنی: یعنی کاهش رنج بشر و افزایش رفاه انسان!
«خودروسازی» یعنی: حضور اخلاق از خطوط تولید تا میز خدمات مشتریان!
و سرانجام «خودروسازی»: یعنی «تولید اخلاقی»