شب‌های مخصوص ۶: حسین عظیمی آرانی

 

یکی از موارد مهم در آسیب شناسی صنعت خودرو پرداختن به وجوه غیر مهندسی این صنعت است. شب‌های مخصوص با هدف پاسخ به پرسش‌هایی در خصوص چرایی کندی فرآیند توسعه در صنعت خودرو؛ برنامه‌ای را تدارک دیده تا به بهانه یادمان مرحوم دکتر عظیمی که مدتی با صنایع خودروسازی همکاری داشتند به وجوه مغفوله این صنعت در مباحث علوم اجتماعی نظیر مدیریت و اقتصاد بپردازد.

یاد دکتر عظیمی در بین اهالی اقتصاد و کسانی که دغدغه توسعه ایران را دارند؛ همواره ماندگار است، کسی که می‌گفت: «مشكل ما در كمبود سرمايه نيست، مشكل ما در كمبود منابع نيست، مشكل ما در مسائل جهانی نيست، مشكل اساسی و اوليه ما فكر و انديشه و دانش و دانايی ملی ماست كه در نهادسازی ما متجلی می‌شود» سال‌ها توسعه ایران دغدغه مرحوم عظیمی بود و معتقد بود: «هدف برنامه توسعه كمك به شكوفايی خلاقيت‌ها و نوآوری‌هاست.» او معتقد بود که هيچ برنامه وارداتی نمي‌تواند راهگشاي مشكلات ايران باشد و می‌گفت: «در عمل يك تجربه موفق برنامه‌ريزی توسعه در سطح جهان وجود ندارد و برنامه‌ريزی جامع توسعه عملا نوآوری و خلاقيت را حذف و اقتصاد دولتی و بازدهی را محدود می‌كند و نهايتاً مانع توسعه می‌شود.»

دکتر عظیمی «صادق بود و بی‌ریا و از کویر برخاسته بود و می‌دانست معنای بودن، فهمیدن و دانستن را، او از معدود صاحبنظران و کارشناسان مستقل اقتصادی بود که چه در مقام یک پژوهشگر و استاد و چه در مشاوره‌ها و برنامه‌ریزی‌های خود همواره دغدغه‌دار فقرا و طبقات محروم جامعه بود و به جد اعتقاد داشت که «صحت سیاست‌های اقتصادی را نه در انطباق آنها با مکتب اقتصادی مورد قبول سیاستگذار که در تامین رضایت نسبی مردم باید جست‌وجو کرد.»

آرمان بزرگ دکتر عظیمی که به خاطر آن از رفاه مادی و افتخار علمی تدریس در بزرگترین دانشگاه‌های غرب چشم پوشید و طعم تلخ ملامت‌ها و مخالف‌های فراوان را به جان خرید، رهایی جامعه در حال گذار ایران از مدار‌های تنگ توسعه‌نیافتگی و بحران‌های ویرانگر بیکاری، فقر و محرومیت بود. به زعم وی انجام اصلاحات اساسی در ساختار اقتصادی کشور در گرو ایجاد تغییرات بنیادی در طرز تلقی‌ها و پندارهای فرهنگی جامعه و حاکمیت و نگرش علمی بر آنهاست.  

دکتر حسین عظیمی آرانی در سال 1327 در شهرستان آران کاشان که در آن زمان یکی از دهستان‌های حاشیه کویر مرکزی ایران بود در خانواده‌ای کشاورز دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را از پنج سالگی آغاز کرد. سیکل اول دبیرستان را در آران و سیکل دوم را در رشته ریاضی در شهر کاشان پشت سر گذاشت. در سال 1344 برای تحصیل در رشته اقتصاد به دانشگاه تهران رفت و تا پایان مقطع فوق لیسانس اقتصاد توسعه در این دانشگاه ماند. ارتباط فرهنگی بین دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران و دانشگاه آکسفورد موجب شد تا به عنوان برترین دانشجو برای ادامه تحصیل در دانشگاه آکسفورد بورس شود. در ابتدا در دانشگاه آکسفورد دوره‌ای را طی کرد که به نوعی دوره فوق لیسانس در تحقیق علوم اقتصادی بود و اساساً به فلسفه اقتصاد و فلسفه علوم اجتماعی می‌پرداخت. سپس در همان دانشگاه در رشته اقتصاد توسعه دوره دکتری را طی کرد. موضوع رساله دکتری وی «رابطه رشد اقتصادی، توزیع درآمد و فقر در علم اقتصاد با تکیه بر مسائل ایران» بود.

دکتر عظیمی همزمان در برخی دیگر از دانشگاه‌های کشور به تدریس و تربیت دانشجویان اشتغال داشت و علاوه بر آن به عنوان مشاوری امین و اقتصاددانی مستقل و دلسوز در تدوین برنامه‌های توسعه و اصلاح امور واحدهای بزرگ صنعتی کشور همکاری می‌کرد. در سال 81 همزمان با ادغام موسسه عالی پژوهش در برنامه‌ریزی و سازمان مدیریت دولتی به عنوان نخستین رییس موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی کشور انتخاب شد و در مدت کوتاه صدارت خود در این موسسه منشاء خدمات علمی بی شماری بود.

او معتقد بود «مشکل اصلی فرایند توسعه ایران این است که مساله را اشتباه دیده‌ایم. به عبارت دیگر، عینکی که روی چشم داریم مسأله را درست نشان نمی‌دهد. این عینک همان نگرش ذهنی ما ایرانی‌ها به مسأله توسعه است، مفهومی که در ادبیات به عنوان "پارادایم" از آن نام می‌برند. به عبارت دیگر، ما مجموعه‌ای از نگرش‌های ذهنی در باب توسعه نیافتگی داریم و از دریچه این مجموعه به واقعیت بیرون نگاه می‌کنیم؛ بنابراین، اولین نکته اساسی که باید در فرایند توسعه ایران فهمیده شود، این است که ما هنوز بذری را که ایجاد کننده آن درخت است، نیافته ایم. بعد هم نمی‌دانیم که حتی اگر بذر را یافتیم و کاشتیم چگونه باید به این بذر رسید، چگونه به آن آب و کود و هوا و آفتاب رساند تا این درخت رشد کند. این گونه است که تلاش می‌کنیم که از طریق شبیه‌سازی ظواهر، آن "درخت" را به دست آوریم.

فرآیند توسعه ایران با این مشکل اصلی مواجه است که هنوز نیروی بالنده توسعه را نیافته و تا موقعی که این نیروی بالنده یافت نشود، توسعه اتفاق نخواهد افتاد. در این شرایط فرق نمی‌کند که بخش نفت داشته باشیم یا نه! تولید و فروش نفت زیاد باشد یا کم! در این وضعیت هر چه نفت بیش تری بفروشیم، درخت های بیش تر و بزرگ تری به صورت مکانیکی و شبیه‌سازی درست خواهیم کرد، ولی هیچ وقت صاحب یک درخت واقعی نخواهیم بود... جامعه ما در فرآیند تحول تاریخی معاصر به توسعه به مثابه یک فرایند مکانیکی نگاه کرده و لذا به دنبال ایجاد کارخانه، راه مدرسه، دانشگاه، پارلمان و ... بوده و فکر کرده که این ها توسعه است. حال می‌بیند که اینها توسعه نیستند و کشور به رغم وجود همه این ظواهر هنوز توسعه نیافته است. مثلاً ما به یک معنی صاحب صنعت یعنی کارخانه شده ایم، ولی جامعه ای صنعتی نشده ایم.»

دکتر عظیمی سرانجام در 18 اردیبهشت‌ماه 1382 پس از تحمل یک دوره رنج و درد ناشی از بیماری سرطان دعوت حق را لبیک گفت.

«مدارهای توسعه نیافتگی در اقتصاد ایران»، «اقتصاد توسعه با نگاهی به ایران»‌، «ایران امروز در آینه مباحث توسعه: برای حل بحران‌های کوتاه و بلند مدت اقتصادی کشور چه می‌توان کرد؟»، «برنامه مدیریت استراتژیک»،«نگاهی به وضعیت توزیع درآمد و مصرف در ایران»، «تحلیلی مختصر از پدیده تورم»، «نگاهی به نرخ فعلی و قیمت اقتصادی ارز در رابطه با تخصیص مطلوب منابع و وابستگی اقتصادی در ایران»‌، «تورم: راهنمایی بر بحران در تئوری اقتصاد معاصر»، «سیاست‌های جمعیتی در جمهوری اسلامی ایران:‌ رشد جمعیت و نیازهای ناشی از آن» برخی از مهمترین کتاب‌های به جا مانده از دکتر عظیمی هستند.

۵
از ۵
۷ مشارکت کننده

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش