معمای توسعه در خلیج فارس؛ جدال صنعت، اقتصاد و ژئوپولیتیک

 

منطقه غرب آسیا، که در گفتمان ژئوپولیتیک غالباً با عنوان خاورمیانه شناخته می‌شود، به‌مثابه بستری تاریخی برای تعامل و تقابل تمدن‌های بزرگ و قدرت‌های جهانی عمل کرده است. تلاقی مستمر روندهای تمدنی با رخدادهای پیچیده، از دستاوردهای چشمگیر تا بحران‌های عمیق ژئوپولیتیکی، اهمیت این حوزه را به موضوعی پایدار در پژوهش‌های سیاسی و اقتصادی بدل ساخته است. درک دقیق پویش‌های تحول‌آفرین این منطقه، نه تنها برای تبیین روندهای بین‌المللی یک ضرورت تحلیلی محسوب می‌شود، بلکه به فهم عمیق‌تر پارادایمهای نوظهور جهانی نیز یاری می‌رساند. با این حال، پیچیدگی‌های ذاتی این منطقه غالباً در روایت‌های رسانه‌ای ساده‌سازی شده و تصویری مغشوش و فاقد عمق تحلیلی ارائه می‌دهند. این روایت‌های گاها متعارض یا مبهم، نیاز به یک رویکرد انتقادی-تحلیلی را بیش از هر زمان دیگری آشکار می‌سازند؛ رویکردی که از بازنمایی پراکنده رویدادها فراتر رفته و بر تحلیل روندهای کلان، به‌ویژه ماهیت رقابت صنعتی و فناورانه میان کشورهای حاشیه خلیج فارس، متمرکز شود. بر این اساس، هدف نوشتار حاضر ارائه چارچوبی منسجم و تحلیلی از این تحولات و پیامدهای آتی آن برای نظم منطقه‌ای است.
کانون اصلی این نوشتار، ارزیابی سیاست‌های کلیدی صنعتی و فناورانه‌ی ایران و کشورهای جنوب خلیج فارس و سنجش میزان انطباق آن‌ها با الزامات اقتصاد رقابتی بین الملل است. این پژوهش می‌کوشد به این پرسش پاسخ دهد که آیا این دولت‌ها در گذار از الگوهای سنتی صنعتی شدن، موفق به بازتعریف راهبردهای کلان خود شده‌اند و بهره‌گیری از فناوری‌های نوین تا چه اندازه به تحولی بنیادین در ساختارهای تولیدی و تجاری آن‌ها انجامیده است.در این راستا، عوامل ژئوپلیتیکی تأثیرگذار از جمله منازعات منطقه‌ای و نفوذ قدرت‌های فرامنطقه‌ای که به‌عنوان مانع یا تسهیل‌گر در مسیر دستیابی به فناوری‌های پیشرفته عمل کرده‌اند نیز بررسی می‌شود. همچنین، تأثیر سیاست‌های متنوع این کشورها بر استقلال راهبردی و توانمندی آن‌ها در پیشبرد توسعه‌ی صنعتی مستقل از اراده‌ی بازیگران بین‌المللی، مورد ملاحظه قرار خواهد گرفت.
اندیشکده‌ی خودرو با رویکردی میان‌رشته‌ای و تحلیلی در حوزه‌های اقتصاد، صنعت و ژئوپلیتیک می‌کوشد با ترسیم ظرفیت‌های کشورهای حوزه خلیج فارس و میزان بهره‌مندی آن‌ها از فناوری‌های نو و شبکه‌های پیچیده‌ی اقتصادی، تصویری شفاف از وضعیت کنونی و مسیرهای محتمل آینده‌ی منطقه ارائه دهد. این نوشتار به این پرسش بنیادین می‌پردازد که آیا روایت‌های رایج، به‌ویژه در قیاس میان توانمندی‌های صنعتی ایران و کشورهای جنوب خلیج فارس، بر شواهد علمی استوار است یا حاصل نگاهی سطحی به فرآیندهای پیچیده‌ی توسعه‌ی فناورانه. هدف، ارائه‌ی تصویری شفاف از واقعیتهای منطقه برای تحلیلگران و سیاست‌گذاران و صنعتگران ایران است. ضرورت نگارش این نوشتار تحلیلی از آنجا ناشی می‌شود که حوزه‌ی خلیج فارس نیازمند یک دکترین نوین برای هم‌افزایی و عبور از تفرقه‌های کنونی است. در غیاب چنین رویکردی، بازیگران ثالث همواره از اختلافات منطقه‌ای برای پیشبرد منافع خود بهره‌برداری کرده و منطقه را در معرض موانع جدی‌تری برای رششد صنعتی قرار خواهند داد. امید است این نوشتار با گشودن افق‌های جدید، بستری برای شکل‌گیری گفتمان‌های راهبردی بر پایه‌ ادله علمی و واقع‌بینانه فراهم آورد تا آینده‌ی کشورهای حوزه‌ی خلیج فارس نه بر اساس تضادها، بلکه بر مبنای همکاری سازنده رقم بخورد.

 

دانلود بسته دانشی در سایت اندیشکده خودرو 

 

وب‌سایت  |  اینستاگرام  |  واتس‌اَپ  |  تلگرام  |  آپارات  |  یوتیوب  |  احمد فرهادی

۵
از ۵
۲ مشارکت کننده