از این به بعد روز 17 بهمن ماه 1403 برای صنعت خودروسازی ایران روز مهمی محسوب میشود؛ «ایران خودرو» به عنوان نماد مهمی از صنعت خودروسازی دولتی ایران؛ پس از برگزاری مجمع عمومی عادی به طور فوق العاده و با حضور اعضای هیات مدیره و نمایندگان سازمان بورس و سازمان حسابرسی و سهام داران عمده؛ به بخش خصوصی واگذار گردید. اهمیت این خبر چنان بود که خیلیها در موردش نوشتند؛ یکی تیتر زد «ایران خودرو را بخش خصوصی آزاد کرد» یکی پست کرد «درد 27 سالهام درمان شده، از شوق خوابم نمیبرد! ... امید نه یقین داشتم میشود و شد. چی؟ بازگشت آرزوهای وطن».
با بررسی نقدهای وارده بر صنعت خودرو میتوان پیبرد که «دولتی بودن این صنعت» در صدر این نقدها نشسته است؛ اما از امروز یعنی 18 بهمن دیگر چنین نقدهایی مجال ابراز ندارد. از امروز سرنوشت دیگری برای ایران خودرو رقم خواهد خورد. از امروز بخش خصوصی فرصت این را خواهد داشت که هوشمندی و توانمندی خود را به رخ بخش دولتی بکشاند.
«ایران خودرو» همواره نقش مهمی در سرنوشت خودروسازی ایران داشته است؛ آغاز آن با حضور بخش خصوصی و با همت برادران خیامی رقم خورده بوده به روایت تاریخ خیامیها سر پر شوری داشتند قبل و بعد از برادران خیامی، افراد دیگری نیز به تولید خودرو در ایران اقدامکردند؛ اما هیچیک نتوانستند مانند برادران خیامی، نام خود را در ذهن ایرانیان تثبیت کنند. این دو برادر در ایران حدود ۳۵سال فعالیت کردند و با پیروزی انقلاب، فعالیت خود را به خارج از کشور منتقل کردند. آنها تولید خودرو را از هفتهزار دستگاه در سال۱۳۴۶ به ۱۳۶هزار در سال۱۳۵۷ رساندند.
پس از انقلاب 10 مدیر دولتی بر مسند این شرکت تکیه زدند؛ که به ترتیب عبارت بودند از آقایان: موسوی؛ صفری؛ تهرانینژاد؛ میرخانی رشتی؛ غروی؛ منطقی؛ نجمالدین؛ یکهزارع؛ مقیمی؛ خطیبی و عظیمی. چه نقدها که بر عملکرد این مدیران وارد نشد؛ از اتهام و افترا گرفته تا ناکارآمدی و سیاستزدگی! اما مهمترین نقد «زیان انباشته» است؛ گرچه چه بحث زیان را نمیتوان فقط بر گردن عامل مدیریت انداخت و ترکیب عواملی نظیر: قیمتگذاری دستوری، تحریمهای اقتصادی، و ساختار ناکارآمد صنعتی نیز سهم عمدهای دارند؛ اما در قضاوت نهایی صورتهای مالی و میزان سود زیان مبنای قضاوت عملکرد مدیران است؛ بررسی صورتهای مالی گروه ایران خودرو نشان میدهد که حاصل کرده و کردار 46 سال مدیریت دولتی بر شرکت ایران خودرو انباشت زیانی بیسابقه پیش از ۱۱۱ هزار میلیارد تومان بوده است.
از امروز با تغییر ریل مدیریتی چه سرنوشتی برای ایران خودرو رقم خواهد خورد؟ آیا قرار است نحوه مدیریت صنعت خودروسازی کشور بر همان پاشنه سابق بچرخد، یا شاهد اتفاقات جدیدی خواهیم بود؟ آیا با تغییرات مدیریتی شاهد تغییراتی دیگری در فضای کسب و کار اقتصادی خواهیم بود؟ حداقل در بیانیه پایانی کنسرسیوم سهامداران بخش خصوصی شاهد ادبیات تغییر یافته هستیم «مدیریت این گروه صنعتی طبق قانون تجارت در اختیار کنسرسیوم سهامداران بخش خصوصی که صاحب اکثریت سهام این شرکت هستند (پساز سالها تاخیر) گذاشته شد تا در یک زمانبندی مطلوب، بتوانیم کیفیت محصولات تولیدی و سرویسمان به مردم شریف ایران را ارتقا داده و همزمان زیرساختهای تولیدی و مالی شرکت را احیا کرده و خشنودی و رضایت اجتماعی همه ذینفعان خانواده بزرگ ایرانخودرو را فراهم کنیم.» آیا این تغییرات امید بخش در بطن ادبیات به بطون اجرایی نیز خواهد رسید؟
همه این پرسشها نیازمند پاسخ است؛ «اندیشکده خودرو» سعی کرده فضایی برای گفتگو در خصوص پرسشهای مهم این صنعت فراهم آورد. این اندیشکده در ٢٠ مردادماه با دعوت از فعالان زنجیره خودرو از ابتدای زنجیره قطعهسازان و تامینکنندگانِ خطِ تولید خودرو تا انتهای زنجیره که بحث عرضه و فروش خودرو است، میزگردی تخصصی با موضوع «خودرو در پیچ سیاست» برگزار کرد که ضمن آن به موضوع مهم صنعت خودرو و اثرات سیاستگذاریها بر این صنعت، پرداخته شد؛ در یکی از بندهای این بیانیه به موضوع «احترام و اهتمام به مالکیت خصوصی و توسعه خصوصیسازی در صنعت خودرو» پرداخته شد؛ امروزه شاهد تجلی گام مهمی در همین رابطه هستیم باید دید که سیاستگذاران چه اقداماتی در خصوص سایر بندهای این بیانیه خواهند گرفت.
دیروز همزمان با انتقال ایران خودرو به بخش خصوصی یکی از وقایع عجیب تاریخ اقتصاد ایران نیز رقم خورد! «چه غوغایی بود برای نفروختن یک شرکت زیانده و چه شوقی بود برای خریدن همان شرکت زیانده!»
وبسایت | اینستاگرام | واتساَپ | تلگرام | آپارات | یوتیوب | احمد فرهادی