«وضعیت دندهای» توصیف حالتی است که سیستمها (چرخ دندهها) الزاماً به صورت دستی درگیر میشوند؛ هیچ سامانه برای درگیر کردن سیستمها (چرخ دندهها) به صورت خودکار وجود ندارد؛ اگر مهارت کافی در تعویض دنده نداشته باشیم صدای ناهنجار درگیری آنها بلند میشود و اگر به موقع دندهها تعویض نشوند؛ خواهند مُرد!
در توصیف جوامع هم میتوانیم از تمثل «وضعیت دندهای» استفاده کنیم؛ چه بسیارند جوامعی که سیستمهایشان در «وضعیت دندهای» است! از چنین جوامعی که نتوانند خود را با تغییرات هماهنگ کنند، یا به تعبیری بهتر نتوانند به موقع دنده عوض کنند؛ یا صدای ناهنجار بلند میشود و یا اینکه مضمحل خواهند شد!
ماندن در وضعیت دندهای برای انسانها پر هزینه بود؛ باید چهار چشمی مراقبت میکردند که خطایی رخ ندهد و صدایی بلند نشود؛ به همین دلیل برای خروج از وضعیت دندهای؛ سیستمهایی را به کار گرفتند که بتواند با کمک آنها بهینهتر اجتماع را مدیریت کنند. نمونه بارز آن را میتوانیم در به کارگیری «سیستم خودکار تغییر دنده» ببینیم؛ بکارگیری این سیستم در صنعت خودرو به ما آموخت که باید از وظایف راننده بکاهیم؛ و تعویض دندهها را متناسب با مقاومت مسیر؛ وزن، سرعت و موقعیت خودرو به سیستمی واگذار نمایم.
اما کار در همین جا متوقف نشد! درست است که دندهها اتوماتیک شده بود اما باز هم رانندگان باید مراقب صدها عامل دیگر میبودند. آیا میشد مسئولیت اصلی رانندگی را بر دوش سیستمها انداخت؟ آیا میشد «هوش مصنوعی» را بجای «هوش انسانی» به خدمت گرفت؟ این بود که کم کم شاهد انقلاب دیگری بودیم و تأثیر هوش مصنوعی در صنعت خودروسازی در زمینه هدایت کامل خودرو به صورت خودران و یا کمکراننده هوشمند در خودروهای مدرن، به اشکال مختلف نمایان شد. امروزه هر جا که میرویم سخن از خدمات «هوش مصنوعی» است. ظرفیتهای زیادی برای استفاده از این پدیده در اداره جامعه ایجاد گردیده است؛ آنچنان فراوانی و گستردگی دارد که میتوانیم به این دوره «وضعیت هوشمند» بگوییم.
ما در کدامین وضعیت به سر میبریم؟ حتماً در وضعیت هوشمند قرار نداریم! وضعیت ما چه در مدیریت صنعت باشد یا در مدیریت جامعه بیشتر شبیه به وضعیت دندهای است! ماندن در این وضعیت برای ما بسیار پر هزینه است؛ اگر چه راه بسیاری تا رسیدن به «وضعیت هوشمند» داریم، اما حداقل میتوانیم به «وضعیت خودکار» فکر کنیم.
وبسایت | اینستاگرام | واتساَپ | تلگرام | آپارات | یوتیوب | احمد فرهادی