امروزه چند میلیون نفر از زنجیره ارزش کسب و کار خودروی کشور ارتزاق میکنند؛ کسانی که در شرکتهای قطعهساز؛ خودروساز یا خدمات پس از فروش مشغول به کارند؛ و افرادی که در امر واردات و بخش بازار فعالند؛ همه «ما» چند میلیون، باید قدردان زحمات و خدمات کسانی باشیم که چنین کسب و کاری را سامان دادند. کارآفرینانی که خودشان نیستند، اما اثرشان و کارشان همچنان باقیست. بر کسی پوشیده نیست که در استقرار صنعت خودروی ایران «برادران خیامی» چه کوششها که نکردند؛ آنها کارخانهی ایران ناسیونال در روز 12 مهرماه 1341 با سرمایهای در حدود 10 میلیون تومان و با هدف مونتاژ و تولید انواع خودرو در خیابان اکباتان تهران متولد کردند در سال 1345 با انعقاد قراردادی با تالبوت به مونتاژ و ساخت خودرویی با نام انگلیسی هیلمن هانتر پرداختند. قرار بود نام خودروی تولید «ارو» (Arrow) باشد؛ مورد پسند واقع شد و ترجیح دادند اسمی وطنی روی خودرو بگذارند. سادهترین راه استفاده از معادلهای اسم انگلیسی بود. از بین تیر و خدنگ و پیکان، سومی انتخاب شد. از همان زمان برای ما ایرانیان «پیکان» فقط خودرو نبود؛ «عشق» بود و «مرام».
آیا قادر هستیم، مطالبه خود را در اختصاص نام معبری به یاد «برادران خیامی» عینیت بخشیم ؟
«ما» با راه اندازی این کارزار به مثابه «یک کنشجمعی فعالِ عقلگرا»، میتوانیم از طریق همکاری عاقلانه و به دور از هیجان تجلی بخش اقدامی ماندگار باشیم. چنین فعالیتی حتی اگر منجر به نتیجه نشوند، کمترین دستاوردشان تمرین همکاری؛ ایجاد انسجام و یک گام بهسوی بلوغ اجتماعی است.
وبسایت | اینستاگرام | واتساَپ | تلگرام | آپارات | یوتیوب | احمد فرهادی