فرزند خوانسار؛ مروری بر خاطرات حاج فضل‌الله جواهری

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از چشمه‌سار، وقتی که چاپ نخست کتاب «فرزند خوانسار»  همزمان با نمایشگاه کتاب دو سال پیش روانه بازار نشر شد, کمتر گمان می‌کردم که این کتاب به چاپ دوم برسد!
وضعیت اقتصادی بازار کتاب و نشر از هر اقتصاد دیگری وخیم‌تر بود و البته هنوز هم هست! خیلی سخت است در مملکتی که حدود ۸۰ میلیون نفر جمعیت دارد متوسط تیراژ چاپ کتابش به چیزی حدود ۵۰۰ نسخه برسد! خیلی تاسف‌بار است در مملکت ۸۰ میلیون نفری میزان سرانه مطالعه به چیزی حدود ۲ تا ۱۰ دقیقه برسد! واقعاً انتظار توسعه اجتماعی در چنین جامعه‌ای سخت است. تردید نداشته باشید که اگر نسبت متوسط سطح مطالعه عمومیِ «واقعی» در کشورهای مختلف با میزان توسعه یافتگی علمی و صنعتی این کشورها قیاس نمود، ارتباطی مستقیم را شاهد خواهیم بود، بدین معنا که هرچه میزان توسعه یافتگی علمی-پژوهشی و صنعتی یک کشور بالاتر باشد، سرانه مطالعه روزنامه‌ها و کتب در این کشورها بیشتر است و بارزترین مصداق در این زمینه ژاپن است؛ کشوری که کتب برای مردمانش یکی از «کالاهای ضروری» است و همان نوع رفتار مردمان ایران زمین برای تهیه کالاهای اساسی‌شان را ژاپنی‌ها در قبال کتاب انجام می‌دهند.
همیشه برای من سوال  بوده است که چطور ما ایرانیان هر از گاهی به راحتی پولی را بابت خرید پیتزا می‌پردازیم اما همین که پای خرید کتاب به میان می‌آید انگار قرار است سخت‌ترین کار دنیا را انجام دهیم؟ به نظر من  مملکتی که پای کتاب از خانه‌های مردمش بریده باشد, اندیشه‌اشان هم پژمرده خواهد شد. گفتم که بر اساس تجربیاتم گمان نمی‌کردم که «فرزند خوانسار» به چاپ دوم برسد, اما گویی که این خوانساری‌ها می‌خواهند همه‌ی معادلات جهان را تغییر دهند, در شهری که ۳۷ هزار نفر جمعیت دارد استقبال از کتاب «فرزند خوانسار» چنان بود, که آن را در دوره کوتاهی به چاپ دوم رسانده است.
«فرزند خوانسار» حکایت زندگی مردی است از آن خطه, چونان زیسته که امروزه ما می‌توانیم از زیست او الگویی به دست دهیم برای جوانان ایران زمین؛ حاج فضل‌الله جواهری که همواره اخلاق را منش و کیش خود می‌داند در این کتاب به ما گفته که با تکیه بر راستی و صداقت چگونه می‌توان به عنصری موثر و عضوی مفید در جامعه تبدیل شد. او با روش زندگی خود به ما نشان داده است که با امید می‌توان به زندگی آرام و شاد رسید. خط به خط این کتاب شامل تجارب و اندرزهایی است که هر کسی می‌تواند آن را چونان «جواهری» سرمایه زندگی خود کند.